امام علی (ع) می فرمایند:
اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شدو دلها را منحرف می سازد.
(بحار الانوار جلد 74 صفحه 291)
امام علی (ع) می فرمایند:
اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شدو دلها را منحرف می سازد.
(بحار الانوار جلد 74 صفحه 291)
پروردگارا...
با این همه گناه، به دردت نمی خورم.
با سیل اشک و آه، به درت نمی خورم
چشمم به روی غیر شما باز باز بود،
با این همه نگاه به دردت نمی خورم.
حتی برای توبه، دلم جای دیگر است
با این دل سیاه، به دردت نمی خورم.
گم گشته ام میان مسیر گناه ها
برگشته ام به راه، به دردت نمی خورم؟
در اوج معصیت، دل من خوش به گریه است
اشکم برای شاه، به دردت نمی خورد؟
من آن گدای خیره سر بزم روضه ام
دل کرده ام تباه، به دردت نمی خورم؟
پیراهن سیاه عزای حسین، هست
گر آورم گواه، به دردت نمی خورد؟
من پای بسته ي، غم ارباب بی سرم
افتاده ام به چاه، به دردت نمی خورم؟
با این همه تباهی بی حد، خدای من
این اشک گاه گاه، به دردت نمی خورم؟
آری درست، لایق مهدی نمی شوم
در خیل آن سپاه، به دردت نمی خورم؟
اما ببین که آمده ام، بین همهمه
من را ببخش، جان حسین، جان فاطمه...
بر چادر مشکی ات ، نستعلیق می نویسم عشق را …
وقتی که
این اِحرام سیاه را می پوشی
و حج شکوهمند حیــــــا را به جا می آوری ،
آنگـــاه
طواف می کنند تو را صفوف فرشته هــــا
و متبرک می کنند بال هایشان را
به تـــار و پــود حریــم آسمانی ات
تـــو ! گمنــام ترین حاجیـــه ی امروز زمـــان هستی بانـــو
خدایا مرا
در آغوشت بستری کن
درد لاعلاجم را
فقط خودت دوایی
خدایا کاری کن که حاجت دلم با حکمت تو یکی شود.
خدایا مرا دریاب که خسته ام
عارفی را گفتند:
دنیا را چگونه می بینی؟
گفت:
آنچنان که بدون رضایت من
برگی از درخت نمی افتد!!
گفتند :
مگر تو خدایی؟
گفت :
نه!
راضی ام به رضای خدا...
راضیم به رضایت تو ای خدا دستم بگیر
یه دعای بی نظیر
((سبحان الله یا فارِجَ الهَمّ و یا کاشفَ الغَم
فرِّجْ هَمّی و یَسِّرْامری و ارحَمْ ضعفی و قِلةَ حیلتی
و ارزُقنی من حیث لا اَحتَسِبُ یاربّ العامین))
ترجمه:
منزه است خداوندی که بر طرف کننده غم ها است. غم و مشکل من را برطرف کن،
بر ضعف و کمی چاره ام رحم کن و مرا از جایی که گمان نمی کنم روزی ده ای
پروردگار جهانیان.
حضرت محمد (ص) فرمودند : هرکس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش
گشایش پیدا می کند.
تنها نجات یافته کشتی غرق شده، به ساحل جزیره ای دور افتاده، افتاده بود.او هر روز را به امید کشتی نجات،
در ساحل به تماشا می نشست.سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها كلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن بیاساید
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود،از دور دید كه كلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممكن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.از شدت خشم و اندوه در جا خشك اش زد.فریاد زد.خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین كاری بكنی؟
و صبح روز بعد با صدای بوق كشتی ای كه به ساحل نزدیك می شد از خواب پرید.
كشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته و حیران بود.نجات دهندگان می گفتند:
خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم!
گر نگهدار من آنست که من میدانم ....
از دست فراقت، چه بگویم، چه بگویم ؟
ماندم که کجا مانده بجویم، چه بگویم؟
عمریست در میکده ات خسته نشستم
تا پر شود از عشق، سبویم، چه بگویم؟
آمار شب و روز خود از دست خودم رفت
آشفته تر از پیچش مویم، چه بگویم؟
کارم شده هر جمعه فقط ناله و گریه
اشکم که شده آب وضویم، چه بگویم؟
گفتند صبوری کنم امّا به خدایت
مُردم سرِ این بغض گلویم، چه بگویم؟
شرمنده ام از روی شما غرق گناهم
ریزد عرق شرم ز رویم، چه بگویم؟
مبهوت جمال تو شوم گر که بیایی
آن وقت ندانم ؛چه نگویم، چه بگویم...؟!
توسل
در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی هاشم متوسل بشویم.
نشستند و به دست های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند.
درست است که دست های قمربنی هاشم قطع شد، اما بابالحوائج است.
خود سیدالشهدا هم وقتی کارش در کربلا گره میخورد به عباس رو میانداخت.
نشستند و متوسل شدند؛ بعد از آن بلند شدند و خاک ها رو به هم زدند.
یک جنازه زیر خاک دیدند، او را بیرون آوردند. الله اکبر! دیدند اسم این شهید عباس است.
شهید عباس امیری گفتند: شاید پیدا شدن شهیدی به نام عباس اتفاقی است.
گشتند و یک جنازۀ دیگر پیدا شد که دست راستش درعملیاتی دیگر قطع شده و مصنوعی بود.
او را بیرون آوردند دیدند اسمش ابوالفضل است.
فهمیدند اینجا خیمه گاه بنی هاشم است. گفتند: اسم این مکان را بگذاریم مقر ابوالفضل العباس.
کمبود ِ محبتت را به اشتراک بگذار با نامحرماלּ
که آناלּ این "برهنگـﮯ افکارت" را هزاراלּ لایک خواهند زد .
تاسف بار است حال و روز کسـﮯکه تشنه ﮯ نگاه دیگراלּ باشد .
باز هم در به در شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
زهزاران زائر درد آشنا من هم یکی
زین همه مسکین سر تا پا گدا،من هم یکی
هرطرف بسته دلی قفل ضریح مهرتو
مهر شد با خون دل ،این قفل ها ،من هم یکی
به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم
و از نوشتن اسمت بر آن حیا کردم
به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد
به پای شیشه نشستم رضـا رضـا کردم
باب الجواد...بارش باران... نگفتنی ست،
اذن دخول بر لب یاران، نگفتنی ست...
صدها هزار زائر و عاشق میان صحن،
عرض ادب به شاه خراسان... نگفتنی ست...
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده
گره گشای من اینبار این گره مگشای !
دست من نیست اگر بی سر و پا آمده ام
دست مــن نیست اگــــر شوق زیارت دارم
قصّه ی پنجــــــره فـولاد و مـــرا می دانــی
مــــن به بوسیدن این پنجـــــره عادت دارم
«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی»
لطفا این پست رو بادقت بخوانید:
این پست مخصوص اون آقایونیه که دنبال دوستی با دخترها هستند.
اون آقایونی که نگاه خودشون رو از نامحرمان حفظ نمیکنند.
اون آقایونی که حرمت ناموس دیگران رو نگه نمیدارند.
ولی طبق روایات و رسم دنیا هرکاری کنیدحتما مرد های دیگه هم همون کارو با خواهر و دختر و نوامیس شما انجام میدهند.
روایتی از امام صادق (ع) مطرح شده
پاسخ:
جواب اجمالی:
موسیقی و غنا در اصطلاح فقه با یکدیگر فرق دارد. غنا عبارت است از آوازی که از حنجره بیرون آمده و در گلو چرخانده شود، در شنونده حالت سرور و وجد ایجاد کرده و مناسب مجالس لهو و خوش گذرانی باشد. اما موسیقی آهنگی است که از آلات موسیقی پدید می آید.
با توجه به برخی آیات و روایات و سخنان برخی روان شناسان، مواردی هم چون گرایش انسان به فساد و فحشا، غفلت از یاد خدا، تاثیر سوء موسیقی و غنا بر روان و اعصاب و استفاده سوء استعمارگران از آن را می توان از جمله حکمت های حرمت موسیقی و غنا دانست.
دلائل اصلی حرمت موسیقی (یا حلیت برخی اقسام آن) آیات قرآن و روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه (ع) است. از میان آیات قرآن می توان به آیه های ۷۲ سوره ی فرقان، ۳۰ سوره ی حج، ۳ سوره ی مؤمنون و ۶ سوره ی لقمان اشاره کرد که ائمه(ع) در تفسیر آنها فرموده اند مراد از واژه های “قول زور” ، “لهو” و “لغو”در این آیات، غنا است.
همچنین روایاتی وجود دارد که در اثبات حرمت غنا به آنها استدلال شده است. وبه دسته ای دیگر از روایات، که در آنها آلات موسیقی و استعمال آنها حرام شمرده شده، برای اثبات حرمت برخی موسیقی ها استدلال شده است.
از آنجایی که غنا به معنی کشیدن صدا و هر گونه صدا و آواز استعمال شده، به همین جهت همه ی فقها «لهوی بودن» را از قیود غنای حرام می دانند و برخی نیز قید «مطرب» بودن را به آن افزودهاند. در مورد موسیقی نیز اکثر فقها نوع لهوی آن را حرام می دانند و برخی موسیقی مطرب را نیز حرام می دانند.
جواب تفصیلی:
۱٫تبیین مفهوم موسیقی:
«موسیقی» یا «موسیقیا» واژه ای یونانی است که در فرهنگ لغت، معادل «غنا» است؛ ولی در حوزه ی مفاهیم دینی و اصطلاح فقه، با یکدیگر تفاوت دارد. «غنا» در اصطلاح شرعی عبارت است از «آوازی که از حنجره ی آدمی بیرون آمده و در گلو چرخانده (چهچهه) شود و در شنونده حالت سرور و وجد ایجاد کند و مناسب با مجالس لهو و خوش گذرانی باشد.» اما موسیقی به «صوتی گفته می شود که از آلات موسیقی، پدید آید»، بر این اساس، نسبت بین موسیقی علمی و موسیقی فقهی، عموم و خصوص مطلق است.»[۱]
۲٫حکمت حرمت موسیقی و غنا:
با بررسی برخی آیات قرآن و روایات و سخن روان شناسان می توان موارد ذیل را از فلسفه های حرمت موسیقی دانست:
الف) انسان را به فساد و فحشا گرایش می دهد:
در حدیثی از نبی اکرم(ص) آمده: «غنا نردبان زنا است.»[۲] تجربه نشان داده است که بسیاری افراد، تحت تاثیر آهنگ های غنا راه تقوا را رها کرده و به فساد روی می آورند. مجلس غنا معمولا مرکز انواع مفاسد است[۳].
ب) غنا انسان را از یاد خدا غافل می سازد:
قرآن کریم می فرماید: «بعضی از مردم خریدار سخنان بیهوده اند تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره می گیرند، نصیب اینان عذابی است خوار کننده.»[۴] در این آیه یکی از عوامل گمراهی از سبیل الهی «لهو الحدیث» دانسته شده است. «لهو» آن چیزی است که انسان را به خودش آن چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهای مهم تر شود و در روایات اسلامی از آن به «غنا» تفسیر شده است.[۵]
ج) تاثیر سوء موسیقی و غنا بر روان و اعصاب:
غنا و موسیقی یکی از عوامل تخدیر اعصاب است. «توجه به بیوگرافی مشاهیر موسیقی دانان نشان می دهد که در دوران عمر دچار ناراحتی های روحی گردیده ، و رفته رفته اعصاب خو درا از دست داده و عده ای مبتلا به بیماری های روانی شده و گروهی مشاعر خود را از کف داده اند، دسته ای فلج و ناتوان گردیده و بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه ی فشار خونشان بالا رفته ،دچار سکته ی ناگهانی شده اند.»[۶]
د) غنا یکی از ابزار کار استعمارگران است:
استعمارگران جهان همیشه از بیداری مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل بخشی از برنامه های گسترده ی آنها برای ادامه ی استعمار، فرو بردن جامعه در غفلت و بی خبری و نا آگاهی و گسترش انواع سرگرمی های ناسالم است. ایجاد مراکز فحشا، کلوپهای قمار و همچنین سرگرمی های ناسالم دیگر و از جمله توسعه ی غنا و موسیقی، از مهمترین ابزاری است که آنها برای تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند.[۷]
۳) موارد ذکر شده حکمت حرمت غنا و موسیقی می باشد نه علت تامه و به همین دلیل، در مواردی هم که این آثار و نتایج سوء وجود ندارد باز حکم حرمت هم وجود دارد.
۴) دلایل اصلی حرمت موسیقی(یا حلیت بعضی از اقسام آن) آیات قرآن و روایات پیامبراکرم(ص) و ائمه(ع) است که در حوزه ی تخصصی فقه . بررسی صورت می شود و این مقال گنجایش طرح مباحث اجتهادی را ندارد. اما آنچه به صورت اختصار می توان اشاره نمود چند مطلب است:
الف) آیات قرآن هر چند به صورت روشن و صریح حکم غنا را بیان نمی کند و مانند بسیاری از احکام به اصول و کلیات می پردازد، ولی برخی از آیات با توجه به تفسیری که پیامبر اکرم و اهلبیت(ع) از آنها نموده اند بر غنا تطبیق می کند. در این باره به چند آیه اشاره می کنیم:
۱- امام صادق (ع) درباره ی آیات «و کسانی که شهادت به باطل نمی دهند(و در مجالس باطل شرکت نمی کنند)[۸]و «از سخن باطل بپرهیزید»[۹]، می فرمایند: «منظور مجالس لهو و لعب و غناست.»[۱۰]
۲- امام صادق(ع) درباره ی آیه ی «و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند»[۱۱]، فرمود: «منظور از «لغو» در این آیه، غنا و ملاهی می باشد.»[۱۲]
۳- امام باقر و امام صادق(ع) درباره ی آیه ی «بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده است»[۱۳]،فرمودند: «منظور از سخنان بیهوده، غناست.»[۱۴]
نکته: هر چند اکثر این روایات، آیات مذکور را بر غنا تطبیق نمودهاند ولی دربعضی روایات، بر موسیقی نیز تطبیق شده است[۱۵]و فقها نیز برخی از این آیات را بر موسیقی تطبیق نموده اند.[۱۶]
ب) مهمترین دلیل بر حرمت غنا ، روایاتی است که ازپیامبراکرم و اهلبیت(ع) به دست ما رسیده و به طور صریح و روشن دلالت بر حرمت غنا دارند. برای نمونه به برخی از روایات اشاره می کنیم:
امام باقر (ع) می فرمایند: «غنا از چیزهایی است که خداوند آتش جهنم را سزایش قرار داده»[۱۷] و امام صادق (ع) می فرمایند: «از غنا دوری کنید[۱۸].»
ج) در مورد حرمت موسیقی نیز روایاتی از پیامبراکرم و ائمه معصومین(ع) به دست ما رسیده که برخی از آنها را نقل می کنیم:
امام صادق(ع) می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه ی شیطان است.»[۱۹]پیامبر اکرم(ص) نیز میفرمایند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.»[۲۰]
د) از آنجائی که واژه ی غنا به معنای «کشیدن صدا» بلکه به معنای هر گونه صدا و آواز است[۲۱]و به تعبیر شیخ انصاری ره «کاملا روشن و بدیهی است که هیچ یک از این مفاهیم حرام نیستند »[۲۲]، به همین جهت، همه ی فقها «لهوی بودن» را قید غنای حرام می دانند؛ یعنی، غنای لهوی حرام است.[۲۳] (واژه ی «لهو» را به فراموشی یاد خداوند و فرو غلطیدن در ابتذال معنا نموده اند[۲۴] و گفته اند غنا و آوازی حرام است که مناسب مجالس لهو و لعب و فساد و خوش گذرانی باشد.)[۲۵]
بعضی از فقها علاوه بر«لهوی بودن» قید «مطرب» را نیز بر آن افزوده اند[۲۶]. «طرب» به حالت سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در نفس آدمی پدید می آید و او را از حد اعتدال خارج می کند و در مورد موسیقی(آهنگی که از آلات پدید آید) نیز اکثر فقها نوعی را که «لهوی» باشد حرام می دانند و بعضی استماع موسیقی مطرب را حرام می دانند.[۲۷]
نکته پایانی: همان طوری که قبلا تذکر دادیم، بررسی دقیق این مباحث، در حوزه ی تخصصی فقه انجام می شود و کسانی که در این زمینه قدرت اجتهاد ندارند باید از مراجع تقلید خودپیروی کنند.
سلام امروز میخواهم به بررسی تاثیر موسیقی بر روی اعصاب و روان بپردازم و نیز دلائل حرمت موسیقی دراسلام و روایات آورده شده در کنارآن نظر برخی از دانشمندان غربی آورده شده امیدوارم
تاثیر گذارباشد.
متن سوال: چرا شنیدن موسیقی حرام است؟
متن پاسخ: موسیقی موضوعی نیست که بتوان به سادگی در مورد آن قضاوت نمود، تأثیر موسیقی بر روح و روان انسان بسیار گسترده و حتی بعضاً ناشناخته است و انواع مختلف موسیقی ها، در روح و روان انسان، آثار بسیار متفاوتی ایجاد میکنند. به همین خاطر نظر دانشمندان در مورد آنها، مختلف است.
بعضی از دانشمندان گفته اند موسیقی به ویژه آهنگهای تند و حساس، تحریکاتی در اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک به وجود میآورد که در نتیجه تعادل اعصاب به هم میخورد و انسان دچار ضعف اعصاب میگردد. ضعف اعصاب امراض دیگری (از قبیل اختلال حواس، پریشانی، جنون، مشکل شنوایی و نابینایی، سل و غیره) به وجود می آورد. به علاوه موسیقی به سبب ایجاد هیجانات روحی و مغزی گاهی به حمله و خفقان قلبی منجر میشود و باعث سکته و مرگ ناگهانی میگردد.
دکتر “ولف آدلر” پرفسور دانشگاه کلمبیا میگوید: “بهترین و دلکشترین نواهای موسیقی، شومترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان باقی میگذارد. اصولاً شنیدن موسیقی و کنسرت در اعصاب یک نوع اثر تخدیری ایجاد میکنند. گاهی آن چنان شدید است که شنونده را مانند افراد بهت زده میسازد و لذت فوق العادهای که افراد از آن میبرند، از همین اثر تخدیری است. واضح است که این گونه تخدیرها زیان های فراوانی دارد. آمار جنایت هایی که نمودار این حقیقت است، بسیار است.
یک مجله سوئیسی نوشت: جمعیتی حدودی ۱۵۰ هزار نفر در میدانی گرد هم آمده بودند و پس از اجرای یک کنسرت آن چنان به هیجان آمدند که ویترین ها را شکسته و مغازه ها را ویران کردند و عده ای زخمی و مجروح شدند.
در ایالت “لتیل راک” جوانی پیانو یاد میگرفت. نغمات موسیقی چنان در روح آن جوان هیجان ایجاد کرد که بدون دلیل از جای برخاست و با نوزده ضربه چاقو معلم خود را از پای درآود”.(۱)
غیر از ضررها ضررهای اقتصادی نیز به واسطه موسیقی بر انسان و بر جامعه تحمیل میشود. هزینه های سنگینی که امروزه خرج مجالس موسیقی و شهوترانی میشود، ضربه های جبران ناپذیری به اقتصاد جامعه میزند و در عوض آن هیچ نفع چشمگیری به جامعه نمیرساند.
ضررهای اخلاقی مهمترین ضررهای موسیقی های تند است. اگر گناهان و آلودگی هایی را که در مجالس موسیقی انجام میشود، به حساب آوریم، میفهمیم که موسیقی چه سهم بزرگی در به وجود آوردن ناپسندی ها و پلیدی ها دارد.
موسیقی با نغمه های به ظاهر دلربای خود، لطمه های وحشیانهای به اخلاق و دین و فضیلت میزند. موسیقی مخصوصاً در محافل مختلط و به ویژه اگر خواننده زن باشد، جز شهوتران و وقت کشی چیزی نصیب انسان نمیکند، در نتیجه مفاهیم مقدسی چون مروت، حیا، عفت، امانتداری، برادری، کوشش و فعالیت به فراموشی سپرده میشود.
گوش دادن مفرط به موسیقی انسان را از خدا غافل و دور میسازد و باعث جدایی انسان از معنویت و حتی جبهه گیری در برابر مذهب و متدینان میشود.
امام صادق(ع) فرمود: الغنا یورث النفاق؛(۱) غنا باعث نفاق میشود”.
پیامبر(ص) فرمود: “غنا و موسیقی در قلب، نفاق میکارد، همان طور که در زمینی به واسطه آب سبزی روییده میشود”.(۲)
باز فرمود: “خداوند مرا مبعوث کرد تا رحمت برای عالمیان باشم و معازف و مزامیر (الات موسیقی و قمار) و امور جاهلیت را نابود سازم”.(۳)
اگر موسیقی مطرب و شهوتزا و هجیان انگیز باشد و انسان را به وادی شهوترانی بکشاند، حرام است. البته اگر مطرب نباشد و فقط صدای مطلوبی باشد و در انسان ایجاد هیجان و حرارت شهوی نکند حرام نیست. اگر برخی از دانشمندان گفته اند که موسیقی غذای روح است یا باعث شادی میشود، مرادشان همین نوع موسیقی است که مفسدهای نداشته باشد.(۴)
اسلام مخالف شادی و شادمانی نیست و تفریحات سالم جزء برنامه های یک مسلمان است، به همین خاطر گوش دادن به موسیقی آرام و مطلوب در حد محدود در بعضی اوقات خوب و پسندیده و شاید لازم باشد. اما باید دانست شادی و شادمانی تنها در گوش دادن به موسیقی منحصر نمیشود. ثانیاً درست است که موسیقی شادی آفرین است؛ اما گاهی ضررهای آن بیشتر از شادی لحظه ای آن است، عادت به این گونه موسیقیها در انسان ایجاد غفلت و سستی نموده و او را از خدا دور میسازد.
و از نماز و عبادت و مسجد و راز و نیاز خدا باز میدارد و بهترین ساعات عمر انسان را که ایام جوانی است از بین میبرد.
جوانان باید با علوم و فنون مختلف آشنا باشند و با کار و تلاش و سازندگی، خود و جامعه را رو به تکامل ببرند. شادیهای زودگذر و لحظه ای چه دردی از فرد و جامعه برطرف می نماید و چه مشکلی را حل میکند؟
پی نوشتها:
۱ – میزان الحکمة، حدیث ۱۵۰۸۶٫
۲ – همان، حدیث ۱۵۰۹۱٫
۳ – همان، حدیث ۱۵۰۷۶٫
۴ – بیست پاسخ، ص ۱۸۳، با تلخیص.
منبع:http://www.eporsesh.com
خداوندا! مرا وسیله صلح خویش قرار ده
آنجا که کین است؛بادا که عشق آورم
آنجا که تقصیر است ؛بادا که بخشایش آورم
آنجا که تفرقه است ؛ بادا که یگانگی آورم
آنجا که خطا است ؛بادا که راستی آورم
آنجا که شک است ؛ بادا که ایمان آورم
آنجا که نومیدی است ؛ بادا که امید آورم
آنجا که ظلمات است ؛ بادا که نور آورم
آنجا که غمناکی است ؛ بادا که شادمانی آورم
یک انتخاب خوب، مقدمه سرنوشت خوب است
وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا﴿۲۷﴾
یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿۲۸﴾
و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مىگزد [و] مىگوید اى کاش با پیامبر راهى برمىگرفتم(۲۷)اى واى کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم (۲۸)
سوره فرقان
امام باقر علیه السلام:
هرکس با دوست بد همنشینی کند،سالم نمی ماند
و هرکس به مکان های بد برود،در معرض تهمت قرار می گیرد
و هرکس که گفتار خود را کنترل نکند ،پشیمان می شود.
*********
به یاد داشته باشم
مسجد می تواند محل خوبی برای پیدا کردن دوست خوب باشد.
برای فرزندان خود دوستان خوبی پیدا کنیم
امروز این داستان رو خوندم و به فکر فرو رفتم و دیدم این داستان مشکل کسانی است که
میگویند خیر وبرکت و روزی در زندگیمان کم شده و عامل آن از کسانی است که نماز نمیخوانند
و یاکسانی که در همسایگی و اطراف ما هستند و نماز نمیخوانند
و خیر و برکت و روزی ما هم به خاطر وجود آنها کم میشود.
شخصي آمد به نزد پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) شكايت از فقر و نداري كرد
مگر نماز نميخواني عرض كرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا ميكنم،
حضرت فرمود: مگر روزه نميگيري عرض كرد سه ماه روزه ميگيرم.
آن حضرت فرمود امر خدا را نهي و نهي خدا را امر ميكني يا به كدام معصيت گرفتاري
عرض كرد يا رسول الله حاشا و كلّا كه من خلاف فرمودهي خدا را بكنم
حضرت متفكرانه سر به جيب حيرت فرو برد ناگاه جبرئيل نازل شد
عرض كرد يا رسول الله حق تعالي ترا سلام ميرساند و ميفرمايد
در همسايگي اين شخص باغيست و در آن باغ گنجشكي آشيانه دارد
و در آشيانه او استخوان بينمازي ميباشد به شومي آن استخوان
از خانهي اين شخص بركت برداشته شده است و او را فقر گرفته است.
حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار، بينداز دور.
به فرمودهي آن حضرت عمل كرد بعد از آن توانگر شد.
روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست
و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از
فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که
توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟
فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد،
گفت: اینجا بخش دریافت است و
ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که
کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط
پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید:شماها چکار می کنید؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است،
ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که
بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است.
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده،
باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر.
[گل]ღ[گل]•♥•:*¨`*:••ღ•♥•ღ•♥••:*¨`*:•ღ•♥ღღ•♥•:*¨`*:••ღ•♥•ღ
خداراسپاس
من میتونم تمام زیبایی های پیرامونم را ببینم
کسانی هستند که دنیا یشان همیشه تاریک و سیاه هست
خدا را سپاس
من میتونم راه برم کسانی هستند که هیچوقت نتونسته اند حتی یک قدم بردارند
خدا را سپاس
که دل رئوف و شکننده ای دارم کسانی هستند که این قدر دلشون سنگ شده که هیچ محبت و احساسی رو درک نمیکنن
خدا را سپاس
به من این شانس رو دادی که بتونم به دیگران کمک کنم
کسانی هستند که از این نعمت و برکت که به من داده ای بی بهره اند
ظاهر زیبا فقط چند سال دوام می آورد اما شخصیت زیبا یک عمر
باور کن شخصیت بالاتر به خودنمایی بیشتر نیست
یادت رفته دیروز پا به پا ی مردان می جنگیدی ؟
نه با تفنگ ؛ با اسلحه ای دیگر، با چادرت...
امروز که ...
چه زود خودت را گم کردی ...
مردان جامعه ی من نیاز به زنی دارند که معلم عاطفه باشد نه عروسک خیمه شب بازی
کمی آهسته تر ، به کجا چنین شتابان؟؟!!!
بهشت را به بها می دهند نه به بهانه
-حجاب یعنی من مجهز به آنتی ویروس هوس و وسوسه هستم
-به زلفانت بیاموز که بیرون ارزش دیدن ندارند.
صورت برزخی نماز در کلام مرحوم نراقیین
مرحوم نراقی اعلی الله مقامه الشریف آنجا پدر و پسر هردو نوشته اند که
در نماز هرمقداری که توجه شما به حق است ،همان مقدار یک صورت برزخی زیبائی پیدا می شود
مثل یک ملکی که خیلی زیبا و خوش صورت است هر مقداری که حواست در نماز بیشتر جمع باشد ؛
این صورت زیبا تر و قشنگ تر است برای شما و برایتان تا قیامت می ماند.
اثر امور معنوی مثل نماز و قرآن و .. را بعضی میبینند.
مجنون شدم كه راهي صحرا كني مرا
گاهي غبار جاده ي ليلا، كني مرا
كوچك هميشه دور ز لطف بزرگ نيست
قطره شدم كه راهي دريا كني مرا
پيش طبيب آمدهام، درد ميكشم
شايد قرار نيست مداوا كني مرا
من آمدم كه اين گره ها وا شود همين!
اصلا بنا نبود ز سر وا كني مرا
حالا كه فكر آخرتم را نميكنم
حق ميدهم كه بنده دنيا كني مرا
من، سالهاست ميوه ي خوبي ندادهام
وقتش نيامده كه شكوفا كني مرا
آقا براي تو نه ! براي خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا كني مرا
من گم شدم ؛ تو آينهاي گم نميشوي
وقتش شده بيائي و پيدا كني مرا
اين بار با نگاه كريمانهات ببين
شايد غلام خانه زهرا كني مرا
اللّهم عجل لولیک الفرج
جمیل میگوید از امام صادق (ع) شنیدم:
هرکس هفتاد مرتبه بگوید:
«ماشاء الله و لا حول ولا قوة الا بالله»
هفتاد نوع بلا از او دور بگردد.
که آسانتر از همه خنق و خفگی میباشد.
گفتم قربانت شوم خنق چیست؟
مقصود این است که دچار دیوانگی نشود تا خفه گردد.
حجاب را از روے محبت به خدا انتخاب کن. نه از ترس جهنم.
آن وقت با تمام وجود مے فهمے،
تحمل گرماے هوا، چه نسیم خنکے را نوازنده ے روحت خواهد کرد...
از امام صادق عليه السّلام روايت شده:صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار كار نيك برابر است و هزار گناه را پاك می كند و مقام انسان را هزار درجه بالا می برد و مستحب است كه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستند.و با سند صحيح از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده:هنگام عصر روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاى طلا و صحيفههاى نقره فرود می آيند و در عصر پنجشنبه و شب و روز جمعه تا هنگام غروب خورشيد جز صلوات بر محمّد و خاندان آن حضرت چيزى ننويسند.
و شيخ طوسى فرموده: در روز پنجشنبه مستحبّ است فرستادن هزار صلوات بر محمّد و آل محمّد. و در آن بگويد:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ.
خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و فرج ايشان را تعجيل نما،و دشمنانشان را از جن و انس از اولين و آخرين نابود فرما.
و گفتن اين صلوات صد مرتبه از بعد از عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه فضيلت بسيار دارد.و نيز شيخ فرموده:مستحب است در آخر روز پنجشنبه به اين صورت استغفار كنند:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ خَاضِعٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ لا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفا وَ لا عَدْلا وَ لا نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا حَيَاةً وَ لا مَوْتا وَ لا نُشُورا وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما .
طلب آمرزش مىنمايم از خدايى كه نيست معبودى جز او،زنده و پايدار است،و توبه مىنمايم به سوى او توبه بنده فروتن بىچيز كه فقير و عاجز ناتوان است براى نفس خود و نه دفاعى و نه سودى و نه زيانى و نه زندگى و نه مرگى و نه رستاخيزى و درود خدا بر محمّد و خاندان او،پاك و پاكيزگان،از برگزيدگان و نيكان، و درود فراوان فرست.
توهدفی ، من دنبال توام
تو معبودی ، من عبد توام
توعشقی ، من عاشق توام
تو نوری ، من شب پره توام
تو بال باش ، من پرنده ام
تو ارباب باش ، من برده ام
تو همراه باش ، من رونده ام
تو ناز باشی ، من نیازم
تو آوازباشی ، من یه سازم
خدایا فقط کنارم باش ، که به تومحتاجم . . .
حضرت آدم (ع) به خدا عرض کرد : خداوندا ، شیطان را به من مسلط ساختی؟
و مثل جریان خون در رگها ( که در من جریان دارد ) ، او را هم قادر کردی که به بدن من داخل شود.
خداوند فرمود : ای آدم ، در قبال این کار این امتیاز را به تو و فرزندانت دادم
که هرکس فکر عمل بد کند به حساب او نوشته نشود
ولی اگر آن عمل بد را انجام داد فقط یک جرم حساب شود
( یک گناه به حسابش نوشته میشود )
لکن اگر کسی نیت به انجام عمل خوب کرد
ولی انجام نداد ، یک ثواب برای آن نیت نوشته و اگر آن نیت خوب را عمل کرد
ده ثواب به وی داده میشود.
آدم عرض کرد : خداوندا ، این عنایت را درباره من و فرزندانم زیادتر کن.
خداوند فرمود : اگر کسی از فرزندانت گناهی را مرتکب شد و بعد از آن توبه کرد
من آن گناه را می بخشم.
باز هم آدم گفت : خداوندا ، بیشتر از این عنایت فرما ،
خداوند فرمود : من مهلت توبه را تا دم مرگ به آنها دادم.
آدم عرض کرد : خداوندا ، لطفت بسیار است و کافی میباشد.
خدایا نمیدانی چه لذتی دارد که خدایی داشته باشی
به وسعت دستانی که هیچگاه از آسمان خالی برنمی گردند!
قال الامام علی - علیه السّلام - :
لیس فی البدن شئٌ أقلُّ شكراً من العین فلا تُعطُوها سُؤلها فَتَشغَلَكم عن ذكر الله عزّوجلّ.
«بحار الانوار، ج 104، ص 36»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: در بدن عضوی كم سپاس تر از چشم نیست،
پس خواهش آن را بر آورده نسازید كه
شما را از یاد خدای بزرگ و بلند مرتبه باز می دارد.
حواسمون هست داره دیر میشه
آخه غفلت ما تا کی ادامه دارد؟؟؟
خدایا مارو ببخش!
------------------------------------------------------------------